بزرگان موسیقی جنوب ـ ناصر عبداللهی

بزرگان موسیقی جنوب ـ ناصر عبداللهی

یادی از بزرگ مرد موسیقی جنوب ناصر عبداللهی
بزرگان موسیقی جنوب ـ ناصر عبداللهی

بزرگان موسیقی جنوب ـ ناصر عبداللهی

یادی از بزرگ مرد موسیقی جنوب ناصر عبداللهی

گفتگو با مهدی یراحی خواننده ی خوزستانی

به گزارش خبرنگار مهر، مهدی یراحی متولد 23 آبان 1360 در محله زیتون کارمندی است. او تا سن شش سالگی در محله زیتون کارمندی زندگی می کرد و بعد از آن تا 20 سالگی در منطقه نیوساید بود، سپس به تهران مهاجرت کرد. از یراحی تاکنون یک آلبوم با نام «منو رها کن» منتشر شده است که آهنگ «علی مودک» این آلبوم با استقبال گسترده ای در استان مواجه شد. وی همچنین تیتراژ برنامه های «کمی متفاوت» و تیتراژ پایانی برنامه ماه عسل دو سال پیش با نام «هرجای دنیایی دلم اونجاست» را خوانده و آهنگسازی کرده است. آلبوم اخیرش با نام «امپراتور» نیز قرار است مدتی دیگر وارد بازار شود.

با آهنگ «علی مودک» به هم استانی هایش معرفی شد، شاید این آهنگساز و خواننده با استفاده از مزیت یا حسنی که دارد و آن هم تسلط به دو زبان عربی و فارسی بود که توانست از این توان خود استفاده کند و شاید این یک «استراتژی» هنری از یراحی بود که او را به موفقیت رساند. اخیرا و در آستانه سال 92 نیز دومین تک ترانه عربی خود را با نام «من علمک» را نیز منتشر کرد. او می گوید: هنرمند برای موفقیتش در جامعه باید یک استراتژی داشته باشد. در استان خوانندگان انگشت شماری هستند که به موفقیت کشوری دست پیدا کردند.

*یک آلبوم و این همه سرو صدا؟
از نظر من همه لطف خدا بود. از ابتدا که شروع کردم تا زمانی که آلبوم منتشر شد همه آن لطف خداوند بود. من با تیمی کار کردم که اکثر آنها در حوزه کارشان در سطح کشور متخصص و برجسته هستند. روزبه بمانی (ترانه سرا) که واقعا صاحب سبک است. همه دوستانم همچنین سیروان خسروی در تنظیم الکتریک، فرزاد فتاحی(تنظیم)، زهرا آملی(ترانه سرا) که دو تا از ترانه‌ها را در این آلبوم سروده، همکار و همشهریم بهزاد رئیسی(تنظیم)، امیر مسعود میردامادی(ترانه سرا) و امیر مقیمی(عکس) و همچنین مهرداد احمدزاده(تنظیم)  همه از متخصصان در حوزه خودشان هستند. در یک اثر هنری پاپ تنها خواننده دیده می شود و این در حالی است که یک کار پاپ زحمت یک گروه است. همه اتفاقات بزرگ دنیا به وسیله کار گروهی صورت گرفته است و آلبوم من نیز از این قاعده مستثنا نیست و آلبومم محصول یک کار گروهی بود و نه  تنها کار مهدی یراحی.

چطور شد که به موسیقی رو آوردی؟
از سال 79 آهنگسازی می کردم و برای خوانندگان زیادی مثل سعید شهروز، علی لهراسبی، بهروز صفاریان و....آهنگسازی کردم.  اصلا قرار نبود آهنگسازی را به صورت جدی برای خوانندگان دیگر ادامه دهم و در نظر داشتم آهنگ سازی باشم که خودش آهنگهایش را می خواند. همچنین تاخیر در آماده شدن آلبوم به دلیل اینکه برخی آهنگ ها بیات شده و ذائقه روز نبودند. (با تاخیر در آماده شدن آلبوم به نظرم آمد که برخی آهنگ ها اصطلاحا بیات شده و مناسب شرایط روز نیستند) به همین خاطر شروع به آهنگسازی کردم. اولین آلبومی را که آهنگسازی کردم با صدای حسین استیری بود که در مجموع آلبوم موفقی بود و خوب شنیده شد.

بعد درگیر آهنگسازی شدید؟
بله همینطور است. بعد از آن درگیر آهنگسازی شدم و برنامه ای کاملا متفاوت به من پیشنهاد داده شد،شب شیشه ای برنامه ای بود که در سال 86 پخش شد و برنامه ای ساختار شکن در تلویزیون بود و اشخاص در این برنامه مهران مدیری، گلزار و... با اجرای رضا رشیدپور حضور پیدا کردند. پیشنهاد این کار را سال 85 به من دادند که خوانندگی و آهنگسازی تیتراژ پایانی و آهنگ سازی تیراژ ابتدای برنامه را من انجام دادم. چون برنامه در شبکه تهران پخش می شد به همین دلیل این کار فقط در تهران شنیده و با توفیق خوبی مواجه شد.

این آهنگ خوب شنیده شد. چه شد که آلبوم را شروع کردید؟
در آن برنامه آهنگ «منو رها کن» را می خواندم که استقبال مردمی از آن آهنگ من را به این فکر وا داشت که آلبوم را شروع کنم. در سال 88 نیز یک تیتراژ خواندم که این کار در فرایند جمع کردن آلبوم بود. تیتراژ ماه عسل با اجرای دوست خوبم احسان علیخانی نیز با اقبال عمومی مواجه شد. بعد از تیتراژ ماه عسل درگیر تکمیل آلبوم شدیم و اردیبهشت 90 توانستیم آلبوم «منو رها کن» را وارد بازار کنیم.

فاصله ضبط ترانه تا عرضه آلبوم به بازار خیلی طول کشید، چرا؟
از سال 87 استارت ساخت آلبوم زده شد و در اردیبهشت 90 به بازار آمد که حدود سه سال به طول انجامید. پروسه مجوز گرفتن کمی طول کشید. همچنین شرکتی که با آن قرارداد بسته بودیم یعنی شرکت «تصویر دنیای هنر» بنا به سیاست بازار و پخش آلبوم صلاح دانستند که دیرتر این آلبوم منتشر شود. البته انتشار این آلبوم در تایم بدی نبود، بهترین تایم هم نبود.

چرا بهترین زمان نبود؟
بهترین تایم، زمانی است که مدارس و دانشگاه ها دایر و در جریان باشند چون در این زمان جوانان بیشتر با هم در تعامل هستند و این نوعی تبلیغ برای کار ما به حساب می آید. در زمان انتشار آلبوم و قبل از آن مدتها بود که آلبومی منتشر نشده بود و تقاضا برای شنیدن آهنگ جدید محسوس بود و در کل از زمان انتشار آلبوم راضی هستم.

به عنوان یک خوزستانی چرا به تهران مهاجرت کردی؟
فضایی که من می خواستم در آن کار هنری انجام دهم و در نتیجه به پیشرفت برسم، آن زمان در اهواز مطلوب نبود. من از سال 75 تصمیم گرفتم که موسیقی را به صورت جدی دنبال کنم. ابتدا از اتاقم شروع کردم. فضای کاری ما تنها اتاق من بود که با معدود دوستانم در آن گرد هم می آمدیم تا در تعامل با هم باشیم و کار موسیقی انجام دهیم. اما این فضا خیلی کوچکتر از آن بود که من در ذهنم داشتم. من می خواستم حرفه ای کار بکنم اما در اهواز فضایی برای کار حرفه ای نبود. در آن زمان فضا خیلی بسته بود.
به یاد دارم همان موقع برای همکاری به صدا و سیمای اهواز رفتم، متاسفانه در آنجا با افرادی برخورد کردم و دیدم آنها به تنها چیزی که فکر نمی کنند موسیقی است و اصلا در آنجا هیچ اتفاق هنری نمی افتاد. همان موقع تشخیص دادم که حداقل برای کار حرفه ای باید از خوزستان خارج شوم و مجبور شدم به تهران مهاجرت کنم. به همین علت از سال 78 شروع به رفت و آمد به تهران کردم و از سال 81 ساکن تهران شدم. اقامت در تهران برایم خیلی سخت بود، هم از نظر مالی برایم سخت بود و هم وابستگی که به شهرم داشتم مزید بر علت شده بود. اگر فضا و امکانات مناسب در اهواز بود اصلا به تهران نمی رفتم. خوزستان استعدادهای زیادی دارد و همه توان آمدن به تهران را ندارند.

حضور جوانان خوزستانی را در حوزه هنر چگونه می بینی؟
خوزستان پر از استعداد است. من با بسیاری از موسیقیدانان استانها در ارتباط هستم، اما در خوزستان استعدادهای فوق العاده ای وجود دارد که متاسفانه این استعدادها مدیریت و هدایت نمی‌شوند. مگر اینکه هر کسی خودش تلاش کند و با زحمت خودش و بدون کمک هیچ نهاد استعداد خود را شکوفا کند که کاری فوق العاده مشکل است.

چطور شد آهنگ معروف عربی/فارسی «علی مودک»را خواندی؟
من دنبال کاری بودم که خودم دوست داشته باشم نه اینکه مد باشد برای اینکه به هر قیمتی شنیده بشوم همچنین نمی خواستم مردم من را به عنوان خواننده سبک بندری یا شش و هشت بشناسند. در رابطه با این آهنگ دیدم من مزیت و حسنی دارم که کمتر کسی دارد و آن تسلط به دو زبان عربی و فارسی بود که می توانستم به هر دو زبان بخوانم. ملودی ترانه «علی مودک» هم شیرین و هم شعرش با احساس بود. برای تنظیم این موسیقی تنها کسی که در ذهنم بود سیروان خسروی بود که چنین تنظیم هایی را خیلی خوب انجام می دهد. برای این ترانه دوستم زانیار خسروی دو پیشنهاد خیلی خوب داد، اولین پیشنهادش این بود که ریتم اصلی ترانه «علی مودک» دو چهارم بود که آن را به بندری و شیش و هشت تغییر دادیم.

احتمال کار دیگری در همین سبک وجود دارد؟
من حتما کار عربی انجام خواهم داد. اما کار عربی جدیدم کاملا متفاوت با کار قبلی می شود. من در ایران مخاطب عرب دارم که خیلی برایم قابل احترام هستند. در حال حاضر چند کار عربی انجام داده ام و شاید در آینده یک آلبوم عربی داشته باشم اما نیاز به تامل و تفکر زیادی دارد. قرار نیست کار هنری تولید شود بلکه باید کار هنری خلق شود. معتقدم که هنرمند برای موفقیتش در جامعه باید یک استراتژی داشته باشد، اینکه کسی استعداد داشته باشد و نتواند این استعداد را خوب مدیریت بکند هیچ وقت موفق نخواهد شد. زیرا از مهمترین فاکتورها در موفقیت کارهای پاپ همه گیر شدن آن است. کار پاپ باید فراگیر شود. متاسفانه جامعه امروز به دلیل ضعف مدیریت فرهنگی حتی ذائقه آن تغییر کرده است و کیفیت لذت بردن جامعه پائین آمده است. به همین رو برای انجام هر کار هنری جدید به تعمق و تحقیق جدی نیازمندیم.

چرا تا حالا کنسرتی عمومی در زادگاهتان برگزار نکردید؟
بله قصد داریم اگر بشود کنسرتی در اهواز اجرا کنم. متاسفانه به دلیل برخی مشکلات و بدقولی ها نتوانستیم در اهواز کنسرتی اجرا کنیم. اما احتمالا ابتدای سال جدید در اهواز یا سایر استانهای کشور اولین کنسرت را برپا کنیم. من دوست دارم اولین کنسرتم را برای همشهری هایم اجرا کنم. مخاطبان و مردم برای من خیلی قابل احترام هستند و در مکانی که کنسرت اجرا می شود نباید کوچکترین دغدغه ای داشته باشند و در شرایط مطلوب رفاهی قرار بگیرند. متاسفانه در استان خوزستان، فرهنگ کنسرت گذاری به صورت مطلوب وجود ندارد، ناگفته نماند که معدود کنسرت گذارهای خوبی هم داریم. باید مدیریت فرهنگی بتواند مانور خوبی در استان انجام بدهد. به هر حال سعی بر این است که سال آینده کنسرتمان را برگزار کنیم.

صحبت شما به عنوان یک نماینده هنری در پایتخت برای خوزستان چیست؟
موضوعی که من می خواهم در رابطه با آن بگویم ارتباطی با آن چیزی که مد نظرتان هست ندارد. روی سخنم با مسئولان محیط زیست است. اولین مشکل مردم خوزستان نیازهای اولیه زندگی همچون نفس کشیدن، آب خوردن و... است. متاسفانه هم استانیهایم در شرایط خیلی خیلی سختی زندگی می کنند. بحث مرگ و زندگی است و متاسفانه کسی عمق فاجعه را نمی داند.تا زمانی که همشهری  من هوای سالم برای نفس کشیدن ندارد در شرایط فعلی نمی تواند دغدغه فرهنگی داشته باشد و لاجرم از هنر لذت نمی برد. مشکل هم استانیهایم حالا هنر نیست، مردم آبادان و خرمشهر آب شرب مناسب ندارند. معضل هنر نیست بلکه مسائل اولیه انسانی همچون آب و هوا و... است. این در حالی است که خوزستان یکی از ثروتمند ترین استانهای کشور است.