بزرگان موسیقی جنوب ـ ناصر عبداللهی

بزرگان موسیقی جنوب ـ ناصر عبداللهی

یادی از بزرگ مرد موسیقی جنوب ناصر عبداللهی
بزرگان موسیقی جنوب ـ ناصر عبداللهی

بزرگان موسیقی جنوب ـ ناصر عبداللهی

یادی از بزرگ مرد موسیقی جنوب ناصر عبداللهی

گفتگویی با رضا صادقی

گپی خواندنی با مشکی پوش موسیقی ایران؛خواهش می‌کنم دانلود نکنید


به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، رضا صادقی یکی از خوانندگان محبوب موسیقی پاپ است که طرفداران زیادی هم دارد. این روزها آلبوم تازه او با نام «همین» منتشر شده است و پس از یک سال دوری از عرصه موسیقی توانسته آلبوم تازه‌اش را منتشر و کنسرت موسیقی را هم برای طرفدارانش برگزار کند.جام جم با او درباره حال و هوای این روزهایش به گفت‌وگو نشست.


او از مردم درخواست می‌کند آلبوم‌های موسیقی را دانلود نکنند و حالا که می‌توانند آنها را در سوپرمارکت‌ها براحتی تهیه کنند، با این کار هم به موسیقی هم کمک کرده و هم دانلود غیرقانونی آثار موسیقی را از خاطر خود پاک کنند.

چرا یک سال نبودید و نخواندید؟


من با شرکت قبلی که کار می‌کردم به مشکل خورده بودم و نمی‌توانستم کار کنم. این موضوع را همه جا گفته‌ام و همه می‌دانند. خواننده بازاری که نیستم! حال دلم خوب نباشد نمی‌توانم بخوانم. من هیچ وقت بازاری کار نکرده‌ام و همیشه براساس روحیات درونی‌ام می‌خوانم، ترانه‌ها و خوانندگی برایم صدای قلبم است و طبیعتا وقتی حال قلب و دلم خراب است، نمی‌توانم بخوانم. همین بود که ترجیح دادم یک سالی را گوشه‌ای ساکت بنشینم، به سفر بروم، با خودم خلوت و دوباره خودم را پیدا کنم.


در گفت‌وگوهایی که بعد از اکران فیلم سینمایی «بی‌خداحافظی» در جشنواره فیلم فجر داشتید، گفتید قرار است کتابی را به نام «همین» منتشر کنید، اما حالا آلبومی با این نام از شما منتشر شده است. چرا؟


دقت نظر شما و این ‌که به این نکته توجه کرده‌اید، برایم جالب است. حق با شماست. نام کتابی که در دست تالیف دارم، «همین» است، اما گاهی در زندگی‌مان با آثاری روبه‌رو می‌شویم که حال و هوایمان عوض شده است. حال وقتی یک هنرمند در این شرایط قرار بگیرد آثارش هم برایش حال و هوا و رنگ و بوی تازه‌ای دارند و برای این حس تازه یک عنوان جدید می‌خواهد.


من هم برای آلبوم تازه‌ام دنبال نامی بودم که خاص حال و هوای خودم باشد. هر چه گشتم، دیدم تحولات درونی و روحی یک هنرمند فراتر از این است که بشود در چند کلمه و جمله خلاصه‌ و از میان آنها نام آلبوم را جستجو کرد. همین شد که ترجیح دادم نام آلبومم را بگذارم «همین».


هیچ نام دیگری به ذهنتان نرسید؟


راستش اسم‌های زیادی مثل عاشقتم، کفش آهنی و... به ذهنم رسید، اما دیدم این آلبوم آنقدر سرشار از احساسات پاره‌پاره است که هیچ‌یک از این نام‌ها نمی‌تواند برایش گویا باشد. بهتر این است اسمی انتخاب کنم که خلاصه‌ای از احساساتم باشد.


چرا «همین» اینقدر غریب آمد؟


گفتم من با تهیه‌کننده قبلی کارهایم به مشکل خورده بودم و تاریخ انتشار آلبومم مدام به تأخیر می‌افتاد. حاشیه‌ها آنقدر زیاد شده بود که بر متن کار غلبه داشت و مدام مشکل تازه‌ای برایم ایجاد می‌کرد. به همین دلیل وقتی مجوزها آماده شد، تصمیم گرفتم بدون هیچ سر و صدایی و در سکوت کامل خبری آلبوم را منتشر کنم.


بالاخره هر طور بود باید منتشرش می‌کردم، حتی به قیمت غریب آمدن آلبوم. البته از طرف دیگر با توجه به مشکلاتی که داشتم حس کردیم شاید این طور انتشار دادن آلبوم باعث می‌شود آسیب کمتری به آن وارد شود.


اما ریسک بزرگی بود، چون این امکان وجود داشت که آلبومتان دیده نشود.


ببینید، مردم هر چه را که باید می‌بینند. منکر تاثیر خوب تبلیغ نمی‌شوم، اما این را هم می‌دانم که مردم ما در هر شرایطی آنچه را دوست دارند و مناسب می‌دانند، خواهند دید و آن طور که ما فکر می‌کنیم اسیر تبلیغات کاذب نمی‌شوند. به همین دلیل اصلا نگران نبودم. می‌دانستم همان‌طور که من مردم را دوست دارم، آنها هم مرا دوست دارند و همراهی​ام می‌کنند. این بود که ترس​ را کنار گذاشتم و آلبوم را منتشر کردم.


حالا فکر می‌کنید این آلبوم پرفروش باشد؟


به من می‌گویند که فروخته، اما من زیاد به فروشش فکر نمی‌کنم. البته می‌گویند سری اول آلبوم تمام شده و به پخش دوم رسیده، اما ضمن احترام به همه دوستانم باید بگویم این حرف‌ها را باور نمی‌کنم.


چرا در آلبوم‌تان اینقدر با خدا حرف زده‌اید؟


خدا همه چیز است. دلم می‌خواهد مدام با او حرف بزنم. وجه اشتراک همه آهنگ‌های آلبوم (جز کفش آهنی) استفاده از کلمه خداست. در آهنگ «نترس» حس کن این حرف خداست به خود من. مرا در پناه خودش می‌گیرد و می‌گوید نترس و این حس ارزشمندی است. همین که یادش هم می‌افتم برایم شیرین است.


نام کتابتان هم همین می‌ماند یا تغییر می‌کند؟


نه، تغییری نمی‌کند. این نام با حس کتابم هم همخوانی دارد و تغییرش نخواهم داد.


این کتاب شعر و ترانه است؟


نه، اتفاقا نثر است.


چه زمانی منتشر خواهد شد؟


باور کنید تاکنون چند بار این کتاب را نوشته‌ام. همیشه به انتها می‌رسم و بعد می‌شوم سراپا شک. می‌نویسم، می‌خوانم و بعد می‌گویم نکند زبان نوشتاری‌ام خوب نباشد. مثبت و مناسب نباشد. خلاصه آن که هر بار در پایان کار ترس سراغم می‌آید و باعث می‌شود کتاب را از ابتدا شروع کنم، اما اگر خدا بخواهد تا اواخر امسال آن را در چند بخش منتشر خواهم کرد.


شما یک سال فرصت داشتید کارهای دیگر خوانندگان پاپ را سر فرصت گوش دهید. می‌خواهم بدانم نظرتان نسبت به کارهایی که سال گذشته تولید شد، چیست؟


هم خوب بود و هم بد. خوب از این نظر که اجراها فوق‌العاده زیاد بود و من این موضوع را خیلی دوست داشتم. اجراهای محسن یگانه و احسان خواجه امیری را هم خیلی دوست داشتم. همه دوستانم وقتی کنسرت می‌گذاشتند خوشحال می‌شدم. می‌دانید برگزاری کنسرت‌ها قصه شیرینی است که نباید قیچی شود. به نظر من سال قبل پرچم موسیقی بالا بود.


کدام آلبوم‌های موسیقی را دوست داشتید؟


آلبوم بابک جهانبخش و احسان خواجه امیری خوب بود. آلبوم محسن چاوشی محترم بود. سال گذشته، سال اتفاقات خوب موسیقی پاپ بود، اما... .


اما چه؟ مورد ناراحت‌کننده‌ای هم وجود داشته است؟


با همه این تفاسیر باز هم یک تشکل، انجمن یا گرایشی با هم جمع نشدند که بتوانیم یک صنف داشته باشیم. الان فضای کارمان باز شده است. باید در این شرایط به فکر خودمان باشیم. الان می‌توانیم حرف بزنیم و آدم‌هایی هستند که تجربه موسیقی پاپ دارند و می‌توانند خواسته‌هایشان را با زبان و بیان درستی از مسئولان بخواهند. من نمی‌دانم جزو کدام صنف هستم.


اگر بنا باشد حقوق مصنفان و مولفان را لحاظ کنند من مولف و مصنف هستم، نه شرکت مورد نظر. همیشه دوست داشتم مثل خانه سینما یک خانه موسیقی وجود داشته باشد. مثل یک خانه موسیقی که مخصوص موسیقی پاپ باشد و خودمان وکیل انتخاب کنیم و خودمان حقوق را دریابیم و اجتماعات و جشنواره‌ها را اداره کنیم.


وقتی شما اهالی موسیقی پاپ خودتان با هم کنار نمی‌آیید چه فایده؟


به خدا کنار می‌آییم. فرصت می‌خواهیم. ما درگیر حاشیه‌ها هستیم. فلان خواننده تا به حال به من حرف بدی نزده است. کسی که کنار من نشسته می‌گوید او حرف بدی زده است. نباید درگیر این حاشیه‌ها شویم. این را هم تنها با مرور زمان و قرار گرفتن کنار هم می‌توانیم بفهمیم. حواشی، ما را از هم دور کرده است وگرنه وقتی همدیگر را می‌بینیم خیلی هم با هم خوب هستیم.


در ساخت آثارتان چقدر ذائقه مردم را در نظر می‌گیرید و چقدر نگاه خودتان به موسیقی را؟


50 ـ 50 است. ببینید من همیشه گفته‌ام و باز هم می‌گویم این مردم هستند که به ما می‌گویند چه بخوانیم و چگونه بخوانیم. آنها قرار است کار مرا دوست داشته باشند و با نظرشان نسبت به یک قطعه موسیقی به ما یاد می‌دهند کارهای بعدی مان را چطور بسازیم. ضمن این که مردم با موسیقی که گوش می‌دهند به ما یاد می‌دهند چه می‌خواهند.


در تمام شهرها همین طور است و فقط تهران نیست. مثلا وقتی من به یک شهر دورافتاده می‌روم و می‌بینم مردم با موریکونه و سیناترا آشنایی داشته و برخی کارهایشان را دوست دارند، به من یاد می‌دهد چه می‌خواهند و چه آهنگ‌هایی برای ذائقه شنیداری‌شان شیرین است. در اصل مردم معلم من هستند و همه به معلم خود احترام می‌گذارند. همان طور که من به مردم احترام می‌گذارم و دوستشان دارم.


بسیاری از فعالان موسیقی پاپ، خط سیر مشخصی در کارهای خود ندارند و در مسیر مشخص و هدفمندی حرکت نمی‌کنند. به نظر شما این موضوع به موسیقی آسیب نمی‌زند؟


موسیقی پاپ دچار سرگردانی خاصی است؛ چرا که از ابتدا نادرست تعریف شده است و تنها در حد گیشه به آن نگاه می‌شود تا جایی که برخی فراموش کرده‌اند خواننده پاپ باید هنرمندانه عمل کند، نه این‌که تنها به دنبال فروش بیشتر باشد.


خواننده‌های قدیمی‌تر این عرصه به مراتب ماندگارتر از خوانندگان جوان هستند، چون آنها می‌دانستند مهم خواندن نیست، بلکه ماندن است. نتیجه‌اش هم کارهای ماندگار کسانی مانند مرحوم فرهاد است که هنوز هم آهنگ‌هایش برایمان شیرین و ماندگار است.


وقتی برایمان از «والا پیام‌دار محمد(ص)» می‌گوید با او همراه می‌شویم یا برای همه ما «بوی عیدی، بوی کاغذ رنگی» سرشار از خاطراتی زیبا و فراموش‌نشدنی است.اما در شرایط امروز می‌بینیم آهنگ‌های سخیف زیاد شده است و کمتر شاهد خلق شاهکار در عرصه موسیقی پاپ هستیم. اغلب خواننده‌ها می‌خواهند حس کنند هنوز هم می‌خوانند!


در نتیجه رسیده‌ایم به آهنگ‌هایی مثل «دل رو بلوتوث کن نرو!» فکر می‌کنم موسیقی پاپ در جامعه ما نیاز به یک بازتعریف اساسی دارد، بهتر است ابتدا مشخص کنیم برای چه کسانی می‌خوانیم؛ برای اسپیکرهای بزرگ ضبط‌ها یا برای مردم.


بسیاری از ترانه‌های شما تصویری است و شاید به همین علت مردم با آثار شما ارتباط خوبی برقرار می‌کنند. نظر شما درباره این موضوع چیست؟


جهان امروز، جهان تصویر است. قتل و کشتار، خوشایند و ناخوشایند و حتی چیپس و پفک هم برای موفقیت سراغ تصویر می‌روند. ضمن این‌ که من در رشته ادبیات فارسی تحصیل کرده‌ام و ذهنم خواه‌ناخواه کارکردهای تصویر را می‌شناسد.


از طرف دیگر، معتقدم اگر قرار باشد به گونه‌ای صحبت کنیم که مخاطب بعد از شنیدن آن نیاز داشته باشد لغتنامه دهخدا و فرهنگ معین را باز کند تا معنی آن را بفهمد، عقب‌نشینی کرده‌ایم. سیدعلی صالحی می‌گوید: «رازی است در سادگی که همگان نمی‌دانند» فکر می‌کنم این راز را کشف کرده‌ام و به اهمیت این سادگی پی برده‌ام، بنابراین دوست دارم از چیزهایی حرف بزنم که برای جامعه‌ام قابل درک بوده و تصویر ساده‌ای داشته باشد.


و حرف آخر؟


از مردم خوبمان تمنا می‌کنم اگر فرصت کردند و توانستند آلبوم را گوش کنند، آهنگ‌ها را در خاطر عزیزشان نگه دارند و آنها را دانلود نکنند! امروزه آلبوم‌های موسیقی در سوپرمارکت‌ها هم عرضه می‌شو​د و می‌توان براحتی آنها را تهیه کرد. پس خواهش می‌کنم آلبوم‌ها را دانلود نکنند.


کنسرت رضا صادقی و چند نکته


رضا صادقی، خواننده پرکاری است. او کم‌کم به جایی رسیده که تقریبا در هر سال یک آلبوم منتشر می‌کند. این جدا از آلبوم‌هایی است که گاهی به صورت غیررسمی از این خواننده منتشر می‌شود. آخرین آلبوم رضا صادقی که طرفداران زیادی هم کسب کرده است، «همین» نام دارد. علاقه‌مندان موسیقی حتما در سوپرمارکت‌ها و فروشگاه‌های محصولات فرهنگی و هنری پوستر این آلبوم را دیده‌اند.


جالب است بدانید این آلبوم در بیشتر نظرسنجی‌های پایگاه‌های اینترنتی جزو پرطرفدارترین آلبوم‌های سال 1392 انتخاب شده است. مثلا این آلبوم در نظرسنجی پایگاه اینترنتی موسیقی ما، رتبه سوم را دارد. البته باید این را هم اضافه کرد که رضا صادقی در سال 1391 که یکی از موفق‌‌ترین سال‌های موسیقی پاپ کشور بود، آلبومی منتشر نکرد و تنها آلبوم غیررسمی «عاشقم» با صدای او شنیده شد.


به مناسبت انتشار آلبوم «همین» رضاد صادقی و گروهش روزهای جمعه و شنبه گذشته، در مرکز همایش‌های برج میلاد تهران به اجرای کنسرت پرداختند. رضا صادقی در هر دو شب قطعات یکسانی را برای هوادارانش خواند. تنوع آهنگ‌های انتخابی رضا صادقی طوری بود که از آلبوم‌های مختلف او در سال‌های مختلف آهنگی اجرا شد.


با این حال هواداران او بیشتر آهنگ‌های قدیمی را از حفظ می‌خواندند. در کنسرت اخیر رضا صادقی چند نکته قابل توجه بود که ما فارغ از ارزش‌گذاری مثبت یا منفی به ذکر برخی از آنها می‌پردازیم: نخست ادای احترام رضا صادقی به چهره‌هایی چون ناصر عبداللهی و برخی شاعران مانند بامداد و فروغ فرخزاد و همچنین عسل بدیعی در هر دو شب اجرا. دیگر خدامحور بودن اغلب ترانه‌هایی که رضا صادقی آنها را برای اجرا انتخاب کرده بود. سوم زیاد بودن مدت زمانی که رضا صادقی بین اجرای آهنگ‌ها با مردم صحبت می‌کرد.


در واقع مدت زمانی که رضا صادقی در کنسرتش با مردم صحبت می‌کرد تقریبا مساوی زمانی بود که به اجرای آهنگ‌ها می‌پرداخت و نکته آخر که به رضا صادقی برنمی‌گردد و به اصحاب رسانه مرتبط است، این که متاسفانه نه درباره کنسرت رضا صادقی، بلکه در کنسرت هیچ یک از خوانندگان، هیچ رسانه‌ای بجز کار خبری و اطلاع‌رسانی، به نقد و تحلیل و آسیب‌شناسی کنسرت نمی‌پردازد که امیدواریم این روند اصلاح شود.